عروسی بود؟

ساخت وبلاگ

خیلی خیلی از شنیدن این خبر غم انگیز ناراحت و متاثر شدیم....

همیشه تعریف مردم خونگرم و مهربان کرمانشاه را شنیده بودم. همیشه وقتی اسم این استان میومد قطعا یکی بود که ازشون تعریف کنه...

خدایا مردم غیور هم وطنمون رو مواظبشون باش...نذار بیشتر عزیزانشون جلو چشمانشون پر پر بشن..

خدایا  حداقل از سرمای اونجا کم کن!!

امن یجیب مضطر اذا دعاه و یکشف سوء...

عروسی بود؟...
ما را در سایت عروسی بود؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msokot118g بازدید : 149 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 3:59

نمیدونم چی بگم!!! چی بگم وقتی میشنوم کمک هایی که داره به مردم زلزله زده میرسه داره با پارتی بینشون تقسیم میشه!! چی بگم از ادم های سو استفاده گر .. چی بگم از این که  خبرا میگه آوار برداری تموم شده و اسکان موقت دارن همهشون اما از خودشون بشنویم بعضی روستا ها هنوز سر نزدن اصلا!!!عزیزلنشون رو خودشون دارن دفن میکنند.... واقعا چرا اخبار غلط به خورد ملت میدن! مسولان ؟؟فقط برا عکس میرین اونجا؟با یه عکس انقد خیالتون راحت میشه و وجدانتون آسوده؟ گفتم روستا ها!!!همیشه و همیشه تو زلزله ها روستا ها بیشترین ضربه رو میبینن چرا چون قبل این حوادث وام   به اصطلاح بلا عوض رو ندادن بهشون برای خونه و برا همین همون خشت و گلی که ساختن تا  حداقل سقفی باشه براشون الان آوار بشه رو سرشون.... و خودم خودم که فقط ادعا داشتم هلاال احمری ام و تو کلاس های امداد انقد با بچه ها مسخره بازی در میوردم که الان هیچی از امدادبلد نیستم که حداقل ترین کار ممکن رو انجام بدم:( عروسی بود؟...
ما را در سایت عروسی بود؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msokot118g بازدید : 141 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 3:59

وقتی  بچه بودم یه بار در خونه رو محکم میزدند خیلی محکم ؛از پشت در صدای جیغ زن همسایه می اومد... تیپش تیپ خونه ای با موهای پریشون  بود تا در رو باز کردیم پرید تو خونه و در و بست . از دست شوهرش که داشته بد جور کتکش میزد فرار کرده بود...و بعد همسرش اومده بود دنبال زنش و محکم می کوبید به در و اون خانم اصرار میکرد باز نکنین در رو... از اون روز از مرد همسایه بدم میومد و ازش می ترسیدم!!تا این که از این محل رفتند  تو  همسایگی خونه ی جدید یک شب در میون صدای کتک کاری میومد!!!ولی همچین که آقاهه رو میدیدی خیلی مظلوم و سر ب زیر بنظر میرسید... و خیلی ماجرا های از این دست چه نتیجه گیری ای میشه از این ماجرا ها داشت!!!عصر جاهلیتم اینطوری فک نکنم بوده باشه!:/ من نمیدونم مشکلشون چی بوده ولی آخههه این جوووری.کلا زبونم از حرف زدن در موردش قاصره...اصلا فک نمی کردم به این همه پیشرفت و مدرن شدن و این سری حرفا بازم کسانی همچین کاری کنند +شهادت امام رضا(ع) رو تسلیت میگم... عروسی بود؟...
ما را در سایت عروسی بود؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msokot118g بازدید : 143 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 3:59

ازتون میخام یه جمله ی زیبا و قشنگ و حتی تکون دهنده  که دوستش دارین منو مهمون کنید:)

یا حتی جمله   یا حرفی که درباره ی اینجا فک میکنین بگین:)

اولین جمله از از خودم:

-از تمبر یاد بگیر تا رسین به مقصد به نامه می چسبد....

از کتاب لطفا گوسفند نباشید. انقد جملات ناب داره که انتخاب  یکیش برای نوشتن سخته:)

عروسی بود؟...
ما را در سایت عروسی بود؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msokot118g بازدید : 145 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 3:59

خدااایش دقت کردین به این صدا و سیمای عزیزمون اون قسمتیش که میخان از این همسایه های فوضول و دو به هم زن رو نشون بدن قطعا یه خانمه با یه چادر گل گلی که با اون یکی زن همسایه؛ قطعا با چادر گل گلی داره پچ پچ میکنه و غیبت میکنه یعنی نشده یا حداقل من ندیدم برا نشون دادن همسایه بد جز این رو نشون داده باشن.. آفرین به این فرهنگ سازی:| با قسمت گل گلی بودن چادرش مشکلی ندارما ولی خب واقعا چادری ها رو ی جورایی زیر  سوال میبره بنظرم!! +++ تحمل کردن بیکاری و بیشتر ترش حرف زدن اطرافیان سخت تر از اون چیزیه که فکرشو میکردم... مثلا میخوان دلسوزی کنن برا آدم بیشتر با ادعا عقل کل بودنشون و حرفاشون عذاب میدن ادمو. اما خب..مهم نیست:) عروسی بود؟...
ما را در سایت عروسی بود؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msokot118g بازدید : 155 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 3:59